خب اینجا ساعت تابستانی تمام شد و یک ساعتی که دزدیده بودن برگردوندن 😅
حالا تا مدتی وقتی بیدار می شیم شب نیست.
اختلاف ساعت #ادلید با ایران شد ۶ ساعت
امروز هم نرفتم سرکار و #مرخصی گرفتم بلکه این #سرماخوردگی لعنتی زودتر تشریفش رو ببره
دیدم صندوق پستی کج شده، یکی باهاش #کشتی گرفته بود! صافش کردم و محتویات صندوق رو دراوردم!
دیدم علاوه بر #تبلیغات یک کارت هم هست! #سناتور_ایالتی دستنویس تولد #پنجاه_سالگی رو تبریک گفته بود!
خلاصه
امسال دوست داشتنی ترین کادوی تولدم رو گرفتم 🎵
همسر به بهترین طعم های فرانسوی دعوتم کرد. 😋
بیشترین پیغام رو از دوستان و خانواده داشتم 😘
رئیس منو به ناهار تولد ۵۰ سالگی دعوت کرد!😎
ممنون از همه تون 🙏🥰
یک ایستگاه رادیویی هست بنام
Adelaide Coast FM
که خیلی باحاله ولی فرستنده رادیویی اش در پیته و پوشش کامل نیست
خلاصه دارم از اینترنت با Net Radio
گوش می دم.
#سرماخوردگی
هفته پیش در راه برگشت به خونه در هواپیما یک زوج #مسن استرالیایی تمام مسیر #سرفه و #عطسه کردن و هیچکس حتی ازشون نخواست #ماسک استفاده کنن، خلاصه دو سه روز بعدش همسر درگیر شد و بعدش هم من
#تعطیلات آخرش خوشه! 😄
اینو ۲۷ فوریه نوشتم، حالا حراج #تایوان شروع شد. ولی داستان به این سادگی ها تموم نمیشه. ولی امیدوارم با خواست مردم #ایران، جمهوری جنایتکار اسلامی تموم شه.
اینم برادرزاده عزیزم آنیسا درست کرده و برامون فرستاده
بخشی از تبریک تولد یک دوست عزیز که بقیه اش رو نمی تونم اینجا بگذارم 😁
فردا #تولد منه و امروز همسر منو به یک رستوران عالی #فرانسوی دعوت کرده بود، با سوفله پنیر و #رتتویی پرواز کردم و موقع دسر سورپرایز شدم!
آره ۵۰ ساله میشم ☺️
صبح یک #عنکبوت کوچولو رو تی شرتم بود این گنده بک هم از اتوبوس پیاده شدم رفت تو پاچه شلوارم
این پر رو عرضش حداقل ۶ سانته
#اوزی
در جلسه ای نشستم که منو برد به جلسات ۲۵ سال پیش وقتی به مشتری پیشنهاد وب سایت می دادیم، همون قدر #قدیمی و بی خاصیت، شرکتی که داشت برای یک پروژه جدید می جنگید، بجای تمرکز روی #نتیجه کار روی بخش #تکنیکال مانور داد و جلسه بحدی #خسته_کننده شد که در پایان هیچکس هیچ سوالی نکرد که زودتر #جلسه تموم شه!
#ادلید #کسب_کار_دیجیتال #استرالیا